بنیامینبنیامین، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

پسرم بنیامین بهترین هدیه خدا

5 ماهگی

مامان قربونت بره که توی ٥ ماهگی خودت تونستی به تنهایی غلت بزنی دیگه راه افتادی همین که میذارمت پایین میبینم فورا غلت زدی و دستاتو مشت کردی و انداختی تو دهنت .دیگه اینکه هر چیزی رو میخوای بگیری و ببری تودهنت .آب دهنتم نگو فواره میکنه.فقط تنهالجبازیت اینکه ، موقعی که بیداری شیر نمیخوری و ما رو ناراحت میکنی امسال هم اولین زمستون و برف رو دیدی و اولین شب چله که خونه بابایی بودیم و خیلی هم خوش گذشت وقتی که هندونه دادیم دستت و فوری بردی سمت دهنت و خیلی هم خوشت اومده بود راستی کادو هم ١٠٠هزار تومان پول گرفتی من و بابا امیر هم برات اسباب بازی خریدیم.اولین شب یلدات مبارک باشه عزیزم امیدوارم عمرت به بلندای ١٠٠ شب یلدا باشه ...
16 دی 1391

یه فرشته نازی بدنیا اومد

بنیامینم پسر گلم میدونم خیلی تاخیر داشتم برای نوشتن اتفاقات روزمرگی زندگیت ولی خوب وقتشو نمیکردم عزیزم آخه سرم به تو گرمه عزیزم میدونی که دوشنبه ٤ دی ماه ساعت ٩ صبح خدا یه فرشته ای رو راهی زمین کرد تا به فرشته های دیگه اضافه بشه و دنیای خاله شیرین و و ماها رو شیرین تر کنه آره از دختر خالت میگم سارای عزیز و ناز نازی که تو هم به اتفاق من و بابا امیر وبابایی رفتی بیمارستان به دیدنش سارای کوچولو توی تخت چشاشو باز کرده بود و به همه نگاه میکرد یه جورایی داشت به تو میگفت بنیامین منم اومدم که با هم بازی کنیم ولی فکر نکن که ٥ ماه از من بزرگتری میتونی بهم زور بگی نخیر اینجوریام نیس صبر کن یه کم بزلگ بشم اون وقت میبینیم زور کی بیشتره تو هم که&n...
16 دی 1391
1